وسعت جهان در یک نگاه

ساخت وبلاگ

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

 

وسعت جهان در یک نگاه

در هر مبحث اولین صفحات آن به تاریخ و گذشته آن موضوع  اختصاص می یابد و مخاطبان در هر مبحث علمی، فلسفی و نجومی به نحوه ی شکل گیری فرضیه ها و نظریات قبلی و سیر تاریخی آن ها در گذر زمان، بیش از هر مطلب دیگری نیاز دارند. شایان ذکر است مطالب  این اوراق یک فرضیه ابداعی است، شاید این روش ابداعی برای شما کسل کننده باشد وحوصله همراهی را نداشته باشید بدین لحاظ در بخش اول از مجلات علمی و نجومی استفاده کردیم که مخاطب ابتدا با واقعیت های نجومی آشنا شود تا بتواند در ادامه ما را تحمل کند. ضمناً اگراز کلمه «ما»استفاده کردیم این ما گفتن معناهای بسیاری دارد چون غالب انسان ها بر این عادتند که دیگران را مورد قضاوت وبررسی قرارداده و خودشان را جدا از انسان های دیگربداند، اما ما در این سفر جدا از دیگران نیستیم. همه ما  در این سفر کارون یک راه هستیم. تاجایی که امکان دارد از گفتارچند پهلو صرف نظر می کنیم. چرا که دراز نویسی وطول دادن به موضوع کار نوشتن را دو چندان می کند ومطالب سنگین وغیر قابل فهم می گردد،. حقیقت امر این است که سامان دادن و تفسیر هستی شناگری ماهر را می طلبد ، تنظیم متن بدون پیش فرض و الگوبرداری از اصول نگارشی متعارف کار دشواری است. بحث فضا و زمان در نوع خود پیچیده بوده و پیوند دادن کلمات هم آسان نیست. سخن گفتن در مورد فضا وزمان پیچ در پیچ  وگره در گره است و به آسانی رام کسی نمی شود . پس از ورود به بحث همه تکیه گاه ها یکی پس از دیگری فرو می ریزند و یا لرزان میشوند. دربخش دوم از امواج سخن گفته شده است که مطالب بسیار سنگین بوده وجمع بندی موضوع کار سختی است ، اگر امکان داشت از ورود به مبحث امواج  صرف نظر می شد، اما برای توضیح و گشودن گره ها و تسطیح نا همواریها الزامی بود که اشاره ای گذرا به امواج بشود. در بخش سوم ازیک ماده تاریک با وسعت بسیاربزرگتر از جهان فیزیکی ما وبا  چگالی خارق العاده  سخن به میان آمده است که ظاهراً تا جایی که اطلاع  حاصل شده است برای اولین بار از چنین ماده ای نام برده می شود،. من حیث المجموع اهداف موضوع بیشتر عمق بخشیدن به تفکر مخاطب است مشکل عمده به دست آوردن  کلید فهم  است ، وقتی کلید به دست افتاد هر کس می تواند در حد فهم و ذوق خود به تماشای جهان بنشیند.به امید روزی که بحث علمی فضا و زمان به زبان منطق ریاضی که حقایق آشکار و انکار ناپذیر است،توسط علمای نجوم  پایان پذیرد. و آن روز بزرگترین جشن زمینی بشریت خواهد بود.  چیدمان  زندگی بشر شکل واقعی تری خواهد گرفت  امید که آن روز آسایش انسانها تضمین کننده ی آرامش شان باشد . مخاطبین گرامی تمام معایب متن و ابداعات مصنوعی و پارادوکسیکال را  قبول دارم که اشکالات فراونی وجود دارد ، درپاره ای موارد  اصطلاحات بکار برده شده  و بهم ریختگی ها، آشکارا بی بضاعتی علمی نگارنده را نشان می دهد.امیدوارم از سهو و خطا و نارسائی انشاء چشم پوشی فرمایید هر گونه اطلاعات یا تحقیقات یا انتقادی در این خصوص بنظرتان می رسد اعلام فرمایند مزید تشکر و امتنان است، با رهنمودها و نقد های سازنده  ما را یاری فرمایید. تا برای گشودن طلسم رمز آلود فضا و زمان گامی برداشته شود .

 

از سال 1963 میلادی که اولین کوآزار کشف گردید عقل دانشمندان نجومی متزلزل شده است. وقتی پشت رادیو تلسکوپ آرسی بوئه، واقع در پورتوريكو  یک کوآزار دور دست را مورد مطالعه قرار می دهند سر را با دو دست میگیرند که مبادا عقل از سرشان برود و دیوانه شوند.! فاصله آن کوآزار با زمین 9 میلیارد سال نوری است. برای سنجش فضائی که نور، مدت 9 هزار میلیون سال وقت صرف می کند تا آن را بپیماید کافی است فکر کنیم که نور در هر سال 9500 میلیارد کیلومتر طی میکند، و 9500 میلیارد کیلو متر را باید در 9 میلیارد سال ضرب کرد تا دریافت که فاصله کوآزار و زمین چقدر میباشد از این فاصله عظیم که عقل قادر به تجسم آن نیست گذشته ،آنچه عقل علمای نجوم را متزلزل کرده نور کوآزار است که ده هزار میلیارد برابر نور خورشید میباشد. ونمی توانند بفهمند که درون کوآزار چه نوع انرژی وجود دارد  که چنین روشنائی را بوجود می آورد لذا بدون اینکه دچار اغراق بشویم می توانیم بگوئیم که خورشید ما درمقابل یک کوآزار چون یک چراغ خاموش است. برای اینکه ده هزار میلیارد برابرخورشید بهتر در نظر مجسم شود می توانیم عدد ( یک ) را بنویسیم و سمت راست آن شانزده صفر بگذاریم.

چهل نوه سال  بعد از کشف اولین کوازار که در بالا اشاره شد  درسال 2012  تیمی از ستاره‌ شناسان موسسه فناوری ماساچوست، دانشگاه میسوری، دانشگاه فلوریدا و موسسات دیگر موفق به شناسایی یک خوشه کهکشانی غول‌ پیکر و وسیع شده ‌اند که 3.8 میلیارد سال پس از انفجار بزرگ شکل گرفته و 1000 برابر بزرگتر از کهکشان راه شیری است. این خوشه کهکشانی در فاصله 10 میلیارد سال نوری از زمین واقع شده است. برای  اینکه  دوستان  دانش آموز  ما را همراهی کنند  و مطالب برای آنها کسل کننده نباشد جهت سنجش فاصله ها وسرعت نور و اعداد و ارقام  خاطر نشان میشویم،  یک عکس از فاصله 6 میلیارد کیلومتری مرز منظومه شمسی کمربند کوئیپر، از سیاره زمین گرفته شده است،زمین در آن تصویر سه پیکسل تقریبا به اندازه یک دانه شکر مشاهده میشودکه نور، این فاصله را در حدود پنج ونیم ساعت طی میکند.اگر وسیله ای داشته باشیم که بتوانیم با سرعت نور کره زمین را دور بزنیم در یک ثانیه هفت دور و نیم خواهیم زد  ... و اگر با آن وسیله بخواهیم به کره ماه سفر کنیم  یک و نیم  ثانیه  طول می کشدو همچنین برای درک عدد میلیارد در نظر بگیرید که اگر یک فرد عادی شروع به شمارش کند ودر شبانه روز 8 ساعت مشغول این کار باشد و در هر ثانیه یک عدد را بشمارد برای رسیدن به عدد میلیارد به زمانی معادل95 سال و یک ماه  و 17  روز نیاز دارد.!

قرن ها است بشر برای تفسیر پدیده های پیرامون خود مصمم شده است. تلاش انسانها برای تفسیر و توضیح پدیده ها هنگامی به پایان می رسد که با کمبود سوال مواجه شوند ، هر چند فضا و زمان کاملا با زندگی ما عجین شده است ، اما شگفتا که هر وقت به تفکر درباره ی آن می نشینیم تنها چیزی که عایدمان می شود  انبوهی از سوالات بی پاسخ است. اینکه ماهیت فضا و وزمان چیست؟ آیا زمان زاییده ذهن ماست؟  یا در جهان بیرونی هم واقعا مفهومی به نام زمان وجود دارد؟ پیچیده ترین مشکل بشر از آنجای است  که هنوز ماهیت فضا و زمان شناسایی نشده است، برای حل این مسئله تا جایی که امکان دارد  باید فضا و زمان شناخته  و شکافته شود تا بلکه  قابل درک گردد. اما سخن گفتن و نوشتن در مورد فضا و زمان کاری بس دشوار و پایان ناپذیر است؛. بشر در باب فضا و زمان  بحث  بسیار مهم  و  پیچیده ای را پیش رو دارد. راه طولانی است و نتیجه نهایی در افق های دور قرار دارد به دلیل اینکه فضا قالب شکلی ندارد.و زمان نیزسیال ونامرئی  است.

گرچه فضا و زمان برای همه آشنا است اما آنچنان وصف ناشدنی است که بزرگترین دانشمندان، فیزیکدانان ، اخترشناسان، ومتفکران فلاسفه را به چالش کشیده است. به همین جهت مسقتیماً وارد بحث فضا و زمان نمی شویم که  خسته کننده است،از امواج شروع می کنیم  تا شاید موضوع آسان تر گردد. حتما خواهید پرسید امواج چه ارتباطی به فضا و زمان و کیهان به این عظمت دارند؟! در پاسخ باید گفت کیهانی که ما اکنون ساکن آن هستیم  از لحظه  پیدایش حتی قبل از شکل گیری زمان ، امواج را همراه خود داشته و دارد. این مسافران کهن بیشترین سهم اشغال نامرئی  کائنانات را به خود اختصاص داده اند .

 شمس مغربی میگوید:

 جهان و هرچه در او هست سر به سرموجی ***  ز جوش و جنبش دریای بی کرانه ماست.

امواجی که در کمتر از یک هزار میلیاردم ثانیه کل هستی را می پیمایند واز هیچ جهت قابل  شمارش و اندازه گیری نیستند. جهت روشن شدن مطلب فکر کنیم  میلیونها امواج ،پیوسته بدون وقفه وبدون برخورد با هم دیگر از"یک" سلول انسان در حال عبور هستند.برای اینکه موضوع برای دانش آموزان گرامی هم قابل تجسم باشد این  امواج  با سرعت مافوق نور سیل آسا از سوراخ یک سوزن چرخ خیاطی عبورمیکنند. تجسم کردن عبوردسته جمعی و راز آمیز از چنین فضای کوچکی آن هم بدون اینکه کوچک ترین تماس وبرخوردی باهم  داشته باشند انسان را به حیرت وا می دارد. طبق قانون بنیادی مسیرو نوع حرکت امواج از آغاز پیدایش گردون تعیین شده است. شگفت انگیزاست  این  امواج ظاهراً یک شگل اند،  اما باطناً از لحاظ  ساختارعملیاتی هیچ شباهتی برهم دیگر ندارند  تک نک موجها  تکالیف معیین شده ای دارند و عملی را انجام می دهند  که  از دیگرموج ها بر نمی آید.!

زیر نظر گرفتن تمامی امواج واطلاعات آنها به لحاظ عملی غیر ممکن است  بنابراین برای توصیف رفتارآنها  قسمتی از امواج  کیهان را در یک طبقه بندی ذهنی شکل می دهیم، شاید کمی موضوع را برای ما آسان کند .در این روش ابداعی مجبوریم فرضیه را با مدل های ساده محک بزنیم. ، فعلا با تردید قبول کنیم که امواج خاصی هوشمندانه  درنوع  اندیشه ما دخالت دارند و تازمانیکه خلاف آن ثابت نشده این تردید را در ذهن خود داشته باشیم  از دانشمندان و ریاضی دانان وفیزیک دانان  تقاضا می شود که معادلات فیزیک را با یک روش نوین ، جهت محاسبات ویژه در قلمرو امواج ارائه  و تمر کز دانشجویان  را به آنسوی هدایت کنند، تا اینکه جولانگاه  اندیشه را وسعت بگیرد و بستری را ایجاد کنند که دانشجویان علم نجوم و فیزیک و سایر علاقمندان بتوانند ازطریق منطق راضی تحقیقات فضاو زمان  را دنبال کنند اگر این موانع  و ده ها مانع دیگر مرتبط با موضوع برداشته نشوند  محال است در مورد جهان پیرامون خود شناحت درستی به دست آوریم .آنچه را که بشرتا به امروز کشف کرده است بسیار ناچیز است، در مقابل مجهولات فراوان وبی شمارند  که  به همین دلیل شناخت عمیق از جهان خود را  نداریم. جهانی که در حال حاضر مشغول به مشاهده آن هستیم و در آن زندگی میکنیم ، تصویری از رنگ ها و اشکال و اجسام گوناگونی است که ماهیت مادی به این دنیای ما داده اند. اما در ورای این دنیای مادی ، چه اسراری پنهان و نهفته است که ما از آن بی اطلاع هستیم ؟!

 شمس مغربی میگوید:

چون بحر نامتناهی است دایما مواج  *** حجاب وحدت دریاست کثرت امواج

ما و همه موجودات کیهان نشین درجای  ساکن هستیم  بنام فضا که مخلوق است و هر لحظه در حال انبساط است . این مخلوق حیات بخش  هوشمند که فضا نام دارد به واسطه هوشمندی خارق العاده  توانسته است، تمام امواج وذرات و موجودات را اداره و کنترل کند.فضا در بدو پیدایش خالی از تمام موجودات  بوده است،در واقع تنها چیزی که فضا را استثنا از همه موجودات  عالم کرده،  استعداد حیات بخش آن بوده است که همه موجوات عالم در بستر آن پا به عرصه وجود گذاشته و حیات پیدا کرده اند .اما اینکه خود فضا از چه جنسی است ؟ بحث دیگری را می طلبد،  فقط همین قدر می توان گفت که کائنات سوار برامواج  در درون فضا شناور هستند. فضا مانند  بستر رودخانه است، امواج مانند  آب رودخانه هستند ومابقی  موجوادت عالم  مانند تخته پاره روی آب  در حال گذر هستند. زمان نیز  مانند تماشا گر است  پیوسته حضوردارد، چون زمان نیز خود را در موجودیت فضا قالب بندی کرده است که یک جریان سیال و حسی  بین موجودات است که هر موجودی آن را به فراخور جثه و تکامل خود درک و سپری میکند. لذا  زمان نیز مخلوق است، او نیز دوره تکامل را میگذراند! زمان تشکیل شده ازتعداد بی نهایتی لایه در ابعاد مختلف، و به تعداد موجودات عالم در بستر فضا پهن شده است. زمان مدام در تلاش است که برای موجودات تازه وارد که برای "اولین" بار پا به عرصه وجود میگذارند نقش خود را ایفا کند،شایان ذکر است  منظور از موجودات تازه وارد زاد و ولد نیست و به موجوداتی گفته میشود که تا این لحظه وجود خارجی نداشته اند. لحظه به لحظه و برای "اولین" بار در کیهان ما  پا به عرصه وجود میگذارند  .لازم به ذکر است ، اگر ما اگر بتوانیم با سرعت مافوق نور حرکت کنیم این  زمانی که  در حال حاضر انسانهای خاک نشین سپری میکند آن  را پشت سر خواهیم گذاشت و زمان  را متفاوت از زمان  زمینی سپری خواهیم کرد.

در اینجا سوال دیگری مطرح میشود. گفته شد که همه ذرات و موجودات در درون فضا موجودیت پیدا کرده اند اما اشاره ای به خود فضا نشده است که فضا از کجا و چگونه بوجود آمده است ؟

آخرین مرز لبه کیهان چهارده میلیارد سال نوری  ما به ماده تاریک  مطلق ختم میشود. که در اینجا منظورما  سیاه چاله نیست ،چون سیاه چاله ها نیزدر درون همین کیهان قرار دارند.

آنچه که در اینجا  ماده تاریک مطلق خوانده میشود از جنس دیگری است  و عنصرترکیبات تشکیل دهنده آن تقریبا شبیه به قیر است اما چگالی آن اصلا قابل مقایسه با هیچکدام از عناصر شناخته شده تا قرن بیست و یکم نیست و جرم خارق العاده ای دارد که چگالی آن قابل مقایسه با هیچکدام از عناصر شناخته کیهان ما نمی باشد و قطر آن میلیونها  بار از کیهان چهارده میلیارد سال نوری ما بزرگتر است که دانش علمی بشر تا به امروز قادر به درک آن نشده است بدون تردید در آینده با وسایل ساخت بشر قابل رویت خواهد بود . صرف نظر از وسعت و جرم خارق العاده آن ماده تاریک، قوانین‌ فیزیکی‌ آنجا نیز غیر از قوانین‌ فیزیکی‌ دنیای‌ ماست‌. و بگونه ای دیگر  جریان دارد که عقل‌ ما قادر به‌  ادراک آن نیست. برای مثال در دنیای ما فشار بر جسم، جرم را سنگین میکند، مانند تبدیل شدن کربن به الماس ولی در مرکز آن ماده تاریک این چرخه برعکس عمل میکند. فشار برجسم ،جرم را سبک  تر میکند. قوانین فیزیکی آنجا بقدری  متفاوت هستند که تقریبا میشود گفت حرارت،‌ آب‌ را منجمد می‌کند و برودت‌ سبب‌ تبخیر آب‌ می‌شود!فضا با این وسعت از دل  آن ماده تاریک بیرون آمده است.

شمس مغربی میگوید:

چشـم دریا بین کسی دارد که غرق بحر شد***ورنه نقش غیر بیند هر که او بر ساحل است.

فضا دوره تکامل خود را که  یک دوره نا معلوم بسیار ژرف و  طولانی است در داخل آن ماده تاریک  سپری کرده و سپس به شکلی که امروز می بینیم ظاهرشده است نا گفته نماند منظور از فضا ، فضای کیهانی که  زمین و تمامی کهکشانها ی که ساکن آن هستیم گفته میشود . لذا آنچه را که ماده تاریک نام بردیم نیز برای خودش جایگاهی دارد که ما نمی توانیم آن را تشریح کنیم  فقط اینگونه میشود گفت فضای که آن ماده تاریک آنجا ساکن است  از جنس فضای کیهانی ما نیست.!اما مکانیست که ماده تاریک را در خود جای داده است. اگر بتوانیم آن محیط را از پایئن به بالا  فضای سوم بنامیم از ما ایراد نگیرید چون واژه مناسبی در ذهن نداریم  فضا در لحظه پیدایش فقط امواج را همراه خود داشت .زمان هنوز وجود نداشت.  میلیاردها سال کیهانی  فضا جولانگاه امواج بوده است بعبارت دیگر پس از پیدایش فضا اولین حرکت در کیهان ما بواسطه امواج شروع شده است   و همین حرکت به دلیل  اصطکاک با فضا  باعث بوجود آمدن پراکنده گاز ها و ذازات  و غیره و عیره شده است که با فعل و انفعال کیهانی  این پراکندگی به مرور در نقطه ای متمرکز شده است  و باعث ایجاد یک هسته متراکم در فضا شده است. وقتی که آن تراکم به حد اعلا رسیده است انفجاری رخ داده است که آن را بیگ بنگ یا مه بانگ میگویند.

زمان از لحظه انفجار آغاز شده است .

ازموضوع دور نشویم گفتیم  آخرین مرز لبه کیهان ...

در نظر بگیریم یک توپ فوتبال در درون یک استخر چند هزارنتی قیر فروع رفته است و در درون این توپ فوتبال یک توپ پینگ بونگ قرار دارد و این توپ کوچک کیهان ما است و مدام در حال انبساط است میلیارد سال طول خواهد کشید تا به جداره  توپ فوتبال نزدیک شود . تمامی کهکشانها و زندگی  موجوات دنیای کیهانی ما  در درون آن توپ کوجک سپری می شود.!!!

مشکل اینجاست که ما ناضر بیرون از سیستم جهان نداریم لبه جهان را مشاهده گر باشد و هیچ تجربه ای دراین  زمینه  وجود ندارد چیدمان کلمات در اینجا بسیار مشکل است  به این دلیل است بین توپ کوچک  و جداره توپ بزرگ  فضایی وجود دارد، ناچاراً آن را از پائین به بالا فضای دوم بنامیم فضای که هیچ شباهتی نه به فضای که  آن ماده تاریک را  احاطه کرده  است  و نه به فضای که  کیهان ما را احاطه است ندارد .!  همین فضای دوم باعث می شود ما از لبه کیهان تصوری درستی نداشته باشیم

لازم به بتوضیح است این اولین باری نبود که از دل آن ماده تاریک فضای با چنین وسعتی  پدیدار شده است، بلکه این چرخه از قبل نیز وجود داشت است خروج عوالم از دل آن ماده تاریک پایان ناپذیراست وادامه دار این عمل هزاران باربه شکل های مختلف  تکرار شده است. شگفتا حتی نمی توانیم شکل خیالی به موضوع بدهیم تا با حواس معمولی انسان قابل درک گردد. بنا براین نا چاراً ازطول دادن به موضوعات قبل از پیدایش فضا چه ادواری و چند دوره و چه شکلی بوده است  صرف نظر می کنیم . فقط می توان گفت بدون تردید  قبل از فضای کیهانی ما  عوالم بیشماری  به وجود آمده است وقتی به حد اعلایی تکامل رسیده است ازگردونه محیطی خارج شده و بشکل دیگر ادامه دارد.  

شایان زکر است هیچ دوره ای  از ادوار  شباهتی به ماقبل و مابعد نداشته است  برای مثال اکنون این فضای که دربرگیرنده کیهان ما است در هیچ دوره ای با چنین گرانشی یا طیفی شکلی و یا نمایی تصویری  نبوده است  و بعد از این نیز نخواهد بود منظور شکل ظاهری و قوانین فیزیکی هر دوره متفاوت بوده است .

 شمس مغربی میگوید:

بـاده بـی رنـگ اسـت لـیـکـن رنـگ هـای مختلف  *** می شود ظاهر در او از اختلاف جام و کاسه

بنا براین   فضا با تمام قابلیت هایش در برابر آن ماده تاریک بسیار ناچیز است و بطوریکه در بالا نیز اشاره شد توصیف آن ماده تاریک با ادبیات و نگارش متعارف  غیرممکن است . شاید یک نقاش ماهر بتواند آن را در بوم نقاشی خود خلق کند تا حدیکه  فقط قابل اشاره باشد، اما با گفتن و نوشتن نمی توان آن را توصیف کرد، کلمات دراین مورد بسیار ناتوان هستند نا گفته نماند که آن ماده تاریک هم مخلوق است.درحین اینکه  دوره تکامل خود را سپری می کند  دوره تکامل عالم دیگری را نیز بعهده دارد تا همزمان با فروپاشی "گذار" عالم دیگربا موجودات دیگرو قوانین فیزیکی دیگری  از درون آن ماده تاریک نمایان خواهد شد و حیات تازه ای آغازمی شود، آفرینش نوین را که سرود زندگی نام دارد می نوازند.

در نظام آفرینش هر غروبی  طلوعی را  در بر دارد و هر طلوعی غروبی را  در سردارد.

إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ﴿١﴾ وَإِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ ﴿٢﴾ وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ ﴿٣﴾ سوره مبارکه التکفیر

؛آیات فوق اعلام پایان این دوره کیهانی است؛

ممکن است گفته شود: آن ماده تاریک  چگونه شکل گرفته و از کجا آمده  است؟باید بگوییم  «جاودانگی و علم مطلق از آن خداوند است » زیرا عمر ما محدود و دانش ما محدودتر است.

شمس مغربی میگوید: 

منم که بر سر دریای بی نهایت تو*** مثال هر دو جهان چون حباب می بینم

« شایان ذکر است : دوره جنینی تمام  موجودات عالم  در  مکان تاریک سپری میشود.»

آنچه که دراین مقاله گفته شد .

نگاه فلسفی ما به جهان لایتنهاهی است ، نگاهي كه بر پايه آن كوشيده ام در حد توان  سيماي پديده هاي هستي را در قاب واژه هاي ابداعی به تصوير بكشم نوع نگرش و نگاه ما به جهان هستی و فلسفه آفرینش این شکلی است .

اين جهاني است كه ما مي بينم .

شما چگونه مي بينيد؟

انسان در تفکر کیمیای مستقل و پنهان جهان است.افسوس که انسانها قدر لحظه ها را نمی دانند، بخش عمده عمر بشر در آسایش بدون آرامش سپری می شود. جای تأمل دارد و صد افسوس، که چرا ؟ آسایش تضمین کننده ی آرامش نیست، چون آسایش یک امر بیرونی و آرامش یک پدیده ی درونی است. برای رسیدن به "آرامش"  باید ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ را ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﺭ نکنیم . ﺗﺤﺖ ﺳﻠﻄﻪ ﻋﻘﺎﯾﺪ وﻋﺎﺩت ها ﻗﺮﺍﺭ نگیریم.اکثر مواقع  ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﻋﺎﺩﺕ هایمان  عادت ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺁن ها ﺭﺍ ﺑﺪﯾﻬﯽ ﻓﺮﺽ میکنیم  ، یکی  ﺍز ﭘﺎﻳﻪﻫﺎی ﻋﻘﻼﻧﻴﺖ، ﭘﺮﺳﺶﮔﺮی و تفکر نقادی ﺍﺳﺖ. خلاصه این که اگر عادت ها را ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻧﻜﺸﻴﻢ ﻭ ﺍز ﻏﺮﺑﺎﻝ ﻧﻘﺪ ﻧﮕﺬﺭﺍﻧﻴﻢ ﺯﻧﺪگی بدون آرامش را سپری خواهیم کرد  و این  نکته  پاسخ هزاران سوال را به همراه خود دارد .بسیاری از ما وقتی مشکلی در زندگی برایمان پیش می آید مدام از روزگار و هستی شکایت می کنیم، اما حکیم خیام نیشابوری نگاه حکیمانه ای به عالم دارد وچنین میگوید:

نیکی و بدی که در نهاد بشر است    ***  شادی و غمی که در قضا و قدر است

با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل    ***   چرخ از تو هزار بار بی چاره تر است

حقیقت امر این است ما هنوز نمی دانیم  اندیشه  در مغز شکل می گیرد و ظهور پیدا می کند؟  و یا اینکه امواج خاصی  در شکل گیری اندیشه دخالت دارد ؟! ما به وضوح  نمی دانیم حتی همین متن کوتاهی که در حال نوشته شدن است تراوش ذهن است یا امواج خاصی آن را به مغز دیکته میکند!؟شاید دسته ای از امواج در حین عبورازسلول مغزبا فرکانس خاصی پیامی را به سلول مغز می رسانند که موجب شکل گیری نوع تفکرو اندیشه انسان میگردد. صرف نظر از شکل ظاهری سلولهای گیرنده مغزهر شخص قابلیت های پنهانی دارد که بشر امروزه از آن بی خبراست.بدون شک سیگنالها و پالس های فرستنده مغز انسانها یکسان نیستند .  ویژه گی های دیگری  هم دارند که تا قرن حاضر از ذره بین علم و پنهان مانده است. امواجی که از آنسوی زمان  سرازیر شده اند سرگردان نیستند، وافعالشان اتفاقی نیست، طبق قوانین بنیادی وظایفی دارند و توامان با انجام وظایف ، سیر تکاملی خود را نیز سپری می کنند.

قصد ما از نگارش این مقاله صرفا  تفحص در کائنات است،بی تردید آن آفریدگاری که میلیاردها سال زمان صرف فقط آماده شدن شرایط مساعد برای حضورمان در کائنات کرده . می باید بسیار بیشتر از این زندگی کودکانه و زودگذر برای ما هدف و برنامه داشته باشد .. گستردگی ، عظمت ، و پیچیدگی های جهان بی انتهای پیرامون ، همواره نوعی حس بزرگی و جاودانگی را بما مژده می دهد ... از حقارت زمین چشم بپوشیم و به عظمت آسمان بیکران نظر کنیم تا همواره بلند نظر شویم ...

شمس مغربی میگوید:

چیست عالم که می پرسی نشان و نام او ***بر محیط هستی مطلق حبابی بیش نیست.

 

پایان مبحث وسعت جهان در یک نگاه

 

 خداوند فرمود: "کُن فيَکون"  

 

خلقت هجده هزار عالم  آغاز شد.مانند:عالم قدس، عالم ذر،عالم جبروت،عالم لاهوت، عالم صور، عالم ارواح، عالم برزخ وعالم آخرت الی.... و هنوز به "فيَکون" نرسيده است تا  اينجاي خلقت ازکلمه "کُن" ايجاد شده است فاصله با"فيَکون"  در انديشه انسان وهیچ موجود دیگر نمي گنجد براي اينکه فوق تصور انسان وسایر مخلوقات است  چون بدون وقفه وهرلحظه در حال  خلق شدن است  جهان هستی و فوق هستي در ابتدای راه است بمثال اینکه دوره جوانی را سپری میکنند. ملائکه ٔ مقرب  عرش اعلا که در حضور خداوند هستند  از خلقت این همه عوالم و حتی فرشتگانی مانند جبرائيل،اسرافیل، عزرائيل، مکائيل و الي...... نيز بي اطلاع هستند سه گونه ميشود به موضوع نگاه کرد : يا وسعت حضور خداوند آنقدر بزرگ است که جهان ناسوتي ما وعالم  ملکوتی فرشتگان  وسایر عوالم درکنجي از آن قرار دارد، يا اينکه چنان محو تماشاي جمال حق تعالي هستند که مجال تماشاي اين جهان را ندارند. ! ويا اينکه پس از رسيدن به انتهای فيَکون "که تکامل عوالم باشد بر ملائکه ٔ مقرب   عرش اعلا  قابل رويت خواهد بود.

 

آخرین مطلب : انسان بطورفطری علاقمند است بجایی تکیه کند  که فراتر از زمان و مکان، جاودانه و ابدی باشد .آنچه که دراین مقاله گفته شد تفکر شخصی است  که ازحلقوم قلم تراوید. اما از آنجا که یک عقیده به همان اندازه که ممکن است درست باشد، امکان نادرست بودن آن نیز وجود دارد، فقط در پرتو گفتگو و نقادی می توان به ماهیت واقعی آن پی برد. بازنگری و بازاندیشی در عقیده ها و اندیشه ها، میزان درستی ویا نادرستی آنرا آشکار می سازد اندیشه ها فقط با عرضه و ارائه بیان، می توانند نشان دهند که پویا و پایدارند.

هر گونه اطلاعات یا تحقیقات یا انتقاد را اعلام فرماید مزید تشکر و امتنان است.

 

نگاه كن...
ما را در سایت نگاه كن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ft1234 بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 20:39