این یک نوشته تحلیلی است

ساخت وبلاگ

هر پگاه نو با یک نگاه نو و با یک فکر نو

 

هر انسان درباره هر بیان نگاهی دارد و دیدگاهی ، این نگاهِ او در دیدگاهِ ما، یا سُست است، یادُرُست باورهای هر کس برای خودش عامل الزام و قابلِ احترام است و خود پاسخگوی نظرهاو باورهای خویش است.

همه  پدیده ها و مخلوقات عالم در حال تغییر هستند هر آفریده و هر پدیده ای برای رهایی از کهنگی و استمرار  حیات  ناگزیر است   تغییر  کند، تمام  پدیده ها از جمله انسان ها در صورت عدم تغییر در زیر چرخ های سرد و سنگین  گردون زمین  و  گردونه زمان له می شوند. اگر انسان با دیده دانش آموزی به همه پدیده ها و آفریده ها بنگرد همه ازمنه  را آموزگار می بیند،هر قطره از جامِ زمان را می نوشد، و هر پیامِی از زمین را می فهمد.

روح خداوند چون رودی جاری  و سرودی ساری در ذات هر پدیده » و « ذرّات هر آفریده جریان دارد. ما انسان ها چون ظرفی ظریف  و حرفی حریف این روح سَیّال و چشمه لایزال را چون امانتی بزرگ و به عنوان رسالتی سترگ به دوش می کشیم. قلب ما زمینی بکر» و زمینه ای برای فکر است،که خداوند مشیّت خود را در آن کاشته و ما را به باروری آن گماشته است. همه موجودات و اشیاء نقشی در نظام آفرینش ایفا می کنند ولی نقش آنها بدرستی درک نمی گردد فقط محسوسات است که با حس پنجگانه درک می شود اما نامحسوسات بی شماری  در عالم هست که با حس پنجگانه قابل درک نیست مشکل ما این است بیشتر با درک‌های حسی مأنوس هستيم خيلي هنر کنيم قوه خيال را نیز به آن ضميمه میکنيم و با آن‌ها برخی چيزهاي ديگر را درک کنيم، مثلا کودک مي‌فهمد که مادر دوستش دارد  اين محبت را به‌وسيله قوه واهمه درک مي‌کند. نه قوای حسی، گرچه ادراک نامحسوسات بسیار مشکل بوده و هست، اما امروزه دانشمندان در فیزیک کوانتوم  اثبات کرده است که از کوچکترین حرکت در عالم پدیده جدیدی شکل میگیرد که به اثر پروانه ای شهرت دارد مثال کلاسیک آن نیز غالبا با عبارتی شبیه به این بیان می شود که به عنوان مثال بال زدن پروانه ای در برزیل به طوفان ویرانگر تورنادو در آمریکا می انجامد البته این بیان صزفاً یک بیان سمبلیک برای درک موضوع است. 

 شگفت انگیز است... وقتی دل انسانی به واسطه محبت شاد می شود از ارتعاش خرسندی قلب انسان امواجی منتشر می شود که ما در این مقاله آن را امواج مثبت می نامیم .!  همچنین از دلی که می شکند یا مورد ظلم واقع میشود از ارتعاش قلب ستم دیده  امواج منفی در جهان ما منتشر می شود.! تمام کائنات و تمام موجودات عالم (زنده و غیرزنده) در جنبش دائمی هستند، از صندلی که بر روي آن نشسته اید تا کاغذي که بر آن مینویسید و یا سنگی ثابت که بر روي زمین قرار دارد، همه چیز در نوسان دائم است، نوسانی منحصر به خود. این موضوع براي اجرام بزرگ کهکشانی نیز  صادق است، تمام سیارات، ستارگان و کهکشانها نیز در حال نوسان هستند. الکترونی که به دور هسته میچرخد نیز از این امر مستثنی نیست. همه چیز با فرکانسی خاص در حال ارتعاش میباشد.

امواجی که ما از آن بعنوان مثبت و منفی نام بردیم در چرخه کائنات پیوسته بسوی هم جنس خود کشیده می شود و تمام موج ها هم جنس خود را جذب می کند  برای مثال با انتشار موج مثبت  زندگی در این کره خاک و خشتی به خوشی سپری می شود موجب فراوانی نعمت ها و نزدیک شدن دلها به هم دیگر می گردد . همچنین امواج منفی منشر شده در عالم جذب هم جنس خود می شود و موجب فاصله گرفتن دلهای مردم و ملت ها  از یکدیگر و لبریز شدن کینه و نفرت که ثمره اش جنگ های خانمانسوز است.

متاسفانه امواج مثبت هیچگاه به دلایلی که در پایان این مقاله خواهیم گفت حجم بلایی نداشته است، اما حجم امواج منفی در چندین دوره از حد و حدود نظام  بنیادین کیهان تجاوز کرده و موجب واکنش گردیده است  و هر زمان بار امواج منفی جهان افزایش می یابد تاوان آن را ساکنان زمین  به قیمت جان پرداخت می کنند  مثل شیوع بیماریهای خطرناک واگیردار و سیل و طوفان و هزاران بد بختی دیگر .... اینکه گفته میشود امواج منفی در زندگی بشر تاثیر گذار است «نه» از روی انتقام و یا نفرت بلکه آن نیز ناشی از قوانین بنیادی عالم است چون برای امواج تفاوت نمی کند ما  خرسند یا غمگین باشیم ، تکلیف امواج  هماهنگی نظام آفرینش است نه جاری ساختن شادی و غم لذا این نظم بنیادی و شگفت انگیز جهان که با فرکانس سیال امواج و ارتعاش الکترون و تاثیرات آن در نرون مغز انسانها ابتهاج یا برعکس آن ایجاد می کند و منجر به تصمیات عملی و نوع نگرش و افکار می گردد.!

امواج مثبت یا  منفی پس از رسیدن به حد معیین در چرخش الکترون به دور هسته  فوق العاده تاثیر گذار است.!  اما به لحاظ علمی هنوز اثبات نشده است. بسی جای تعجب است در عصر مدرن گروهی امواج  را فتون و گروهی دیگر موج می نامند  تا زمانیکه ماهیت امواج شناخته نشود... مشکل بتوان در مورد آن تحقیقات علمی صورت گیرد. آیا از میان میلیونها موضوع پروژه ها و تحقیقات دانشگاهی و از میان هزاران هزار  طرح پژوهشی که به صورت کتاب در آمده اند یکی و فقط یکی به شکلی کاملا هدفمند و  با روش تحقیق علمی  به میزان تاثیر امواج مثبت و منفی در زندگی جوامع بشیر  پرداخته است یاخیر  ؟!

گر چه باورش آسان نیست ولی چاره ای جز قبول حقیقت نداریم  که هیچ چیز با هیچ چیز در عالم برخورد نمیکند، یعنی لمس واقعی وجود ندارد. بسیار سخت است  که باور کنیم هرگز بچه هایمان را نبوسیده ایم اما به لحاظ علمی انکار ناپذیر است همیشه بین ما و فرزندنمان فاصله ای وجود دارد  آنچه که موقع بوسیدن بین لب های ما و صورت فرزندنمان حائل است  امواج می باشد که آن را میدان الکتریکی می نامند و  پیوسته در بین تک تک سلولهای ما حائل است. تنها چیزی که نمی تواند امواج در بین آن فاصله ایجاد کند اندیشه است در مسیر اندیشه هیچگونه اصطکاک وجود ندارد در لحظاتی که به آنسوی قاره ها فکر می کنیم بلافاصله خود را در همان مکان حس میکنیم البته که جولانگاه اندیشه های ما محدود نیست  هر لحظه به هر مکانی که فکر کنیم آنجا حضور داریم فرقی ندارد بعُد مسافت چقدر باشد برای مثال لحظه ای که به کرات دور دست فکر می کنیم بلافاصه همانجا حضور داریم . قلمرو انديشه نه تنگناي عرصه جهان را برمي تابد و نه كوتاهي سقف آسمان را ریشه اندیشه باید رها باشد دانش امروزی بشر و تمامی دست آورد ها در نتیجه سیروسفر اندیشه و تفحص در عالم بدست آمده است . تاکنون آیا هیچ توجه کرده اید که فرآیند تفکرهمواره بشکل یک گفتمان درونی بروزمیکند؟ درواقع بهنگام فکرکردن شما عملاً باخود سخن میگویید وصدای این سخن گفتن را نیزبوضوح میشنوید . تفکریعنی گفت وشنودی درونی بدون بهره گیری ازهیچ عضو یا عامل فیزیکی گفتمان درونی شما با خود نشان می دهد که آدمی دارای یک سیستم گویایی و شنوایی درونی است که با مکانیزمی کاملا غیر عادی و غیر مادی عمل می کند . این همان سیستم گویایی و شنوایی خاصی است که ما آنرا گفتگویی امواج با انسان می نامیم،آری کتاب خلقت رانیزالفبایی است که می باید شناخته شود .دانشمندانی که  آسمان ها را در سینه» و «کهکشان ها را در آیینه» خود جای داده اند، اگر انسانها را با اصل زندگی و ارزش حیات آشنا کنند برای همیشه ناسازگاری ها و نا ملایمات را به دست عدم می سپارند. گرچه بسیار دشوار است اما ارزش تحقیقات آن در این دوره کیهانی بسیار ضروری و برای بشریت امر حیاتی است  چون امروزه همه نگاه های بشری به سمت دانشمندان است اگر با منطق ریاضی به انسانها آگاهی داده شود که شکل زندگی و نوع نگاه ما به جهان هستی  در تاریک خانه ذهن انسان و با واسطه اندیشه ها نوشته می شود. » نه « سر نوشت.! در آن صورت نیازی به ساخت ابزار جنگی نخواهدبود. ناگفته نماند زخماتی که این پیشگامان بشریت  متحمل شدند جای قدر دانی دارد. همن قدر که در  فیزیک کوانتوم بال زدن پروانه ای را در برزیل به شکل گیری تورنادو  ویرانگر آمریگا در قالب نمادین ارتباط دادند. بسیار رهگشا بوده است با تیکه بر همین اصل کوانتومی در طوفان نوح کرکسها به پرواز در آمدند...(منظور از کرکسها امواج منفی است) طوفان نوح اوج واکنش جهان نسبت به امواج منفی بوده است، داستان طوفان، در تورات و قران به نوح نسبت داده شده‌است. به همین دلیل مسیحیان مسلمانان و یهودیان از آن با نام طوفان نوح یاد می‌کنند. این داستان، یک داستان رایج در بین ملت‌های باستانی، سامی و آریایی است. نظیر این داستان در اوستا ، کتاب‌های هندو ، متون قدیم یونانی ، و حماسه گیلگمش آمده‌است.قدیمیترین نوشته‌ای که تاکنون درباره داستان طوفان به دست آمده، سنگ‌ نوشته‌هایی‌است که از سومریان و بابلیان باستان یافت شده‌است. این سنگ‌ نوشته‌ها در سه هزار سال پیش از میلاد مسیح نوشته شده‌اند، طوفان در سنگ‌ نوشته‌های سومری، به نام زیوگیدو است. منظور از نگارش این متون تاریخی  از داستانهای کهن و ملت ها خواستیم مشخص گردد اصل داستان مردود نیست همگی آن را قبول داریم  .

فلذا آن طوفان هشداری بود برای آیندگان، اما افسوس که نوع بشر ازحقیقت ماجرا آگاه نشدند. نسل های بعدی که از نجات یافته گان طوفان پا به عرصه حیات گذاشتند. بدون اینکه از گذشته اجداد خویش درس عبرتی  گرفته باشند همچنان در ایجاد ظلم و فساد زشتی بی پروا بوده و هستند. و هنوز این چرخه پلید کج اندیشی ادامه دارد ... متاسفانه ساکنان زمین با نگاه سطحی از کنار وقایع و حوادث تاریخی عبور می کنند درصورتیکه بسیار  تامل بر انگیز است .  

برای اینکه موضوع روشنتر گردد به یک حادثه دیگر اشاره کنیم که معروف به سیل بزرگ تاریخ بشری است که دو هزار سال قبل از میلاد جاری شد تمدن بزرگ امپراطوری چین را در هم گوبید. نظام آفرینش تخلف ناپذیر و فوق العاده هوشمند است هر اتفاقی که در گذشته رخ داده است متناسب با شرایط  ازمنه  کیهانی بوده است. برای مثال انسان امروز با امکانات و تکنولوژی که در اختیار دارد می توانند روی آب شهر های بسازند و  یا سیلاب ها را با ساختن سدهای بزرک کنترل کنند .

اما در عصرترقی حوادث به شگل دیگری رخ می دهد مانند طوفان خورشیدی سال 1859 میلادی که با عنوان رویداد "کارینگتون" به ثبت رسیده است تمام تجهیزات الکترونبکی زمان خودش را مختل کرد تصور کنید حجم وابستگی امروز زندگی به وسایل و تجهیزات برقی ریز و درشت، غیر قابل مقایسه با آن زمان است. بنابراین دست کم گرفتن خطرات احتمالی ناشی از یک رویداد "کارینگتون" دیگر و یا حتی حادثه‌ای قوی‌تر از آن، می‌تواند تمام تمدن بشری را شدیداً با مشکل روبرو کند. البته قطعا این رخداد نسل بشر را کاملا منقرض نخواهد کرد، اما مشکلات بسیاری را برای بشریت به وجود خواهد آورد. بطور مثال اگر یک جبهه باد خورشیدی بسیار قدرتمند به زمین برخورد کند، برای زمان طولانی از انرژی الکتریکی، دستگاه‌های گرمایشی و تهویه هوا"جی پی اس" اینترنت و دیگر وسایل برقی خبر نخواهد بود. در این شرایط ممکن است حتی تامین غذا و دارو تبدیل به مشکلات جدی شوند.

نوع نگاه ما به جهان هستي نمايانگر فهم ما از عالم است . هنگامی که انسان برای هم آرزوی سعادت می کنند، نیروی درونشنن به امواج مثبت متصل و هماهنگ با زمان می شود. انسانهای  مثبت نگر داراي آرامش روحي و رواني خاصي هستند درک فهم این گروه از جهان بسیار عالیست و وسعت دیدشان از محدوده معمولی فراتر است حیات را انگونه که دوست دارند سپری می کنند  به همین دلیل غم و اندوه در چهره آنان کمتر ديده مي شود . آنان به علت نگرش صحيح دچار ديگر آزاري نمي شوند و اين موضوع موجب جلب اعتماد مردم می شود و درنتيجه انسان هاي مثبت نگر محبوب جامعه خويش می گردند. با اندکي تامل در رفتار کساني که مبتلا به بيماري بدبيني هستند فهمشان از عالم بسیار ناچیز و وسعت دیدشان اندک و محدود است. از این جهت مي توان تاثير فراوان نوع بينش افراد را در زندگي آنها را مشاهده کرد. اما موضوع به اینجا ختم نمی شود بلکه قلمرو اندیشه ها در جمع بندی نهایی شکل دیگری بخود میگیرد مثبت اندیشی فقط برای محبوبیت نیست بلکه برای ادامه حیات بشری ضروری است ، کیهان نشینان خاک نشین می توانند با مثبت بودن ، سعادن خوشبختی  را در این سیاره زیبا به ارمغان آورند  و برعکس آن منفی نگرها هستند که زشتی و پلیدی را در این  سیاره منتشر می کنند. افسرده گی جامع بشری به پای منفی نگرها است. حریمِ اندیشه را پاک نگهداریم  زیبایی را پاس بداریم.

امواج و انرژی اندیشه های ما پیوسته در کیهان سیال است چنانچه انرژی مثبت منتشر گردد گذر عمر بسیار آسان و با کمترین اصطکاک نسبت به زمان  سپری می شود. بنابراین هر کس در هر کجای این کره خاکی در هرمکتب و با هر زبان و نژاد ایدئولوژی ، بانگرش صحیح و اخلاقی و بشر دوستانه  می توانند بار مثبت جهان را افزایش دهند و درآرامش و خوشبختی انسانها سهیم باشند ارزش حیات انسانی را ارزشمندتر کنند. تردید نداشته باشیم  با کج اندیشی و بد کرداری بار  منفی جهان افزایش می یابد و نفرت و کینه روحمان را تاریک می کند . و با داشتن تمام امکانات آسایشی روی آرامش را نمی بینیم...خوشبختی،احساسِ «کفایت به داشته ها است» شاید پول دردنیا بهترین وارزشمند ترین وسیله ای باشد که یک نفر احتمالاًممکن است به آن دست یابد . اما درمقام هدف . بی تردید پول بی ارزشترین وپست ترین هدفی است که انسانی درزندگی میتواند برای خود برگزیند ... آنگاه که پول و ثروت هدف و آرمان زندگی کسی شوند . اغلب خود او وسیله ای می شود برای کسب و انباشت ثروتها  ثروتهایی که دیگران از آن بهره مند خواهند شد نه خودش  براستی که ثروت برای فرومایگان مصیبت بار می شود.

علت نداشتن آرامش ما انسانها نتیجه ی کینه و نفرتی است که از پیرامون خود در سینه داریم... کینه و نفرت بدون اینکه آگاه باشیم  وجود مان را آتش می زند.!!!

کینه در فضایِ سینه مانند نوشیدنِ زهر است  کینه را از سینه باید خیلی زود بیرون کرد  چون دیرینه شود زدودن آن بسیار مشکل خواهد بود.

اگر پندارها و کردارهای زشت و کج اندیش ما ساکنان زمین به این منوال ادامه یابد ... پناه برخدا ....  روزی فرا می رسید همگی ملت های جهان فریاد بر آوریم ای مرگ کجایی ؟ زندگی ما را کُشت... انسانهای گناهکار به مرگ محکوم نمی شوند، به زندگی محکوم می شوند..!

ما همه  فرزند انسان و شهروند جهان  بدون این که بخواهیم جبراً همسفریم و همه بسوی ابدیّت در راهیم همگی ما در قبال این کره خاکی مسئول هستیم  هرکس باید به اندازه ی سهم و توانایی خود  نوری  هرچند کوچک و کم رمق به این ظلمت کده ی جهانی بتاباند و این تاباندن نور را   ابتدا  از آینه روح خویش آغاز کند.

 

 

 همواره برای غلبه براندکی بدی ، نیکی بسیار لازم است...

اغلب برای مقابله با خشمی ناچیز ، عطوفت بسیار باید داشت...

وچه بسا برای گذشتن از کینه ی اندک ، گذشت بسیار لازم است...

روز های زندگی چون رود خروشان شتابان می گذرد  برای زیبا زیستن کافیست سینه ها را بشوییم از کینه ها تا اینکه  هر قطره از جام زمان را شیرین و گوارا بنوشیم.

بیاییم  مهر و محبت را  سر لوحه زندگی خود قرار دهیم  در فضای زمین و زمان امواج مثبت منتشر کنیم بدون تردید زندگی را  به دوراز اضطراب و استرس ناشی از تلاطم طبیعی روزگار سپری خواهیم کرد.

در قالب یک بیان نمادین: "امواجی که از شکستن دل انسانها منتشر می شود، »پیکی است« که شکوائیه دلشکسته را در آنسوِی زمان به ثبت می رسانند."

" برای درکِ اکسیرِ مُحبّت » و « ارزشِ حیات » و همچنین اسرارِ ممات« ... »اگر«  زمان را آلوده نکنیم!! همه آنچه را که میخواهیم از دنیا و مافیها ادراک کنیم »زمان« در فرصت مناسب  به ما خواهد آموخت!  بدون تردید.!!!

یاد آور شویم: کردار زشت انسان فقط مکان را آلوده می کند.!  آنچه که زمان را آلوده می کند اندیشه های زشت انسان است.!! » نه « کردارشان ! پندار پلید ابتدا فضایل انسان را می زداید» و به «رذایل حیوانی می آلاید!! لذا همان اندیشه بعداً تبدیل به فعل انسان  می شود وهیچ عمل و رفتاری بدون اندیشه از انسان صادر نمیشود انسانهای که  زمان را آلوده نمی کنند  همراه با زمان و با  همه هستی هماهنگ و  کائنات را از آن سوی زمان به تماشا نشسته اند.!

لازم بتوضیح است سنجش زیبایی و زشتی بین ملت ها متفاوت است  برای مثال یک شخص شرقی عملی را زشت می داند که در غرب آن عمل زشت نیست عرف اجتماعی و نیک و بد  در جوامع مختلف و ملت ها متناسب با شرایط و فرهنگ ها تعیین می گردد و بایستی آداب و رسوم همه ملت ها نیز محترم شمرده شود زیبایی و زشتی یک امر قراردادی بین ملت ها است از طرف  عقلا به عنوان یک روش به رسمیت شناخته شده است که  در بین ملت ها هم  کاملا طبیعی جلوه می کند چون سنجش زیبایی و زشتی مطابق قانون مدنی و عرفی جامعه ای که در آن زندگی می کنیم  مورد سنجش و قضاوت و داوری وجدان قرار می گیرد. و وجدان هرکس درحقیقت قاضی محکمه ای است که براساس قوانینی ثابت ومشخص حکم صادرمیکند این قوانین ثابت ومشخص،همانا باورهای اوست. پس تردید نداشته باشیم  که همه دارای وجدان هستند اما به همانصورت که باورهای مردمان متفاوتند وجدانهایشان نیز با یکدیگر تفاوت بسیاردارد. خشمِ انسان از باورهای دیگران،هیچگونه توجیه عقلانی ندارد ! این عصبانیّت ناشی از عقلانیّت نیست که بگوییم چرا دیگران مانند ما فکر نمی کنند بلکه تنبیه خویش است.

متاسفانه از اولین پیدایش و سکونت انسان در این کره خاکی هنوز شدت امواج مثبت بدلیل اختلافات عقیده به اوج خود نرسیده است تا بشر سرخوشی مطلق را تجربه کند ...چون در هیچ دوره ای انسانها به یک وحدت عقیده  نرسیده اند.!

تنها وحدت عقیده انسانها با تمام اختلافات اعتقادی و سلیقه ای فقط  در یک موضوع است "انتظار منجی" !!! عجیب است در بین انسانها اعتقاد و انتظار منجی عقیده­ای انکار نا پذیراست که به مثابه یک اصل مسلّم  مورد قبول همه ادیان  واقع شده است. با وجود این همه ترقیات فکری و علمی شگفت ‌انگیز درهمه قرون و اعصارانسانها منتظر یک مصلح بزرگ جهانی بوده و هستند و این انتظار نه‌ تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: مسیحی و مسلمان و زرتشتی و یهودی سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب‌های قدیم چینیان و در عقاید هندیان و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان مصریان قدیم و بومیان مکزیک و نظایر آنها نیز می‌توان یافت. افکار و اندیشه هایی که محصول نگاه جمعی باشند به آسانی نمی توان از کنارش گذشت  امیدواریم این نگاه "جان جمعي "   ما را به تفکر وتعمق بیشتر وا دارد .

آنچه که بشریت در انتظارش بسر می برد در یک دوره خاص کیهانی به وقوع خواهد پیوست و در آن زمان انسانها قادر خواهند بود با محبت و خلاقيت، زندگي خويش را چنان تغيير دهد كه با امواج سمفوني عالم هستي، همخواني داشته و آنها را از مرحله انسانی عبور داده  و به درجه عالی آدمیت ارتقا دهد.!!!

کوشیده ایم مطلب ساده باشد از عمیق شدن روی برخی از مسائل پرهیز کرده ایم. مانند چرخش الکترون به دور هسته خود بحثی مفصلی است... سرعت چرخش الکترون به دور هسته حدوداً 2000 کیلو متر در ثانیه است....شگفت انگیز اینکه  فقط یک میلی متر درساعت از  سرعت آن کم یا زیاد شود بی نهایت در اندیشه و نگرش انسان تاثیر گذار است.!!!!  

آنانکه در پاکیزگی زمان می کوشند  پاداش خود را به اندازه تلاشان خوهندگرفت » مطمئناً « هیچگاه در محکمه وجدان خود شرمسار نخواهند بود.

 

 دوستان در پرده می گویم سخن*** گفته خواهد شد به دستان نیزهم

هر دوعالم یک فروغ روی اوست *** گفتمت پیداو پنهان نیز هم

 

 امیدوارم خوانندگان محترم با درج نقطه نظرات خود ما را راهنمایی کرده و در هرچه پربارتر نمودن این مقاله  یاری رسانند. 

 

 

نگاه كن...
ما را در سایت نگاه كن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ft1234 بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 20:39